loading...

زندگی کاغذی

سلام دختری هستم که تو دبیرستان رشتم انسانی بود ولی سال پیش دانشگاهی تغییر رشته دادم و با این که فوق العاده سخت بود و نشدنی به نظر میرسید، اومد م رشته ریاضی تا به آرزوهام برسم. الان دانشجوی مهندسی ام و اینجاهم جاییه برای نوشتن احوالات، روزمرگی ها و تراوشات ذهنیم. ممنون میشم ازتون اگر برام نظر بنویسید چون من نظراتتون رو خیلی دوست دارم. امیدوارم از اومدن به این وبلاگ احساس خوبی داشته باشید و حتی شده برای چند لحظه از دنیای پرهیاهوی اطرافتون فاصله بگیرید.

بازدید : 339
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 4:11

میدونستم بی ادبی ولی انقدر دیگه نمی‌دونستم،اگه یه ذره دلم باهات بود که برات خواستگار بیاد دیگه الان کاری کردی که،حق الناس به گردن من میوفته تو رو به کسی معرفی کنم.فقط امروز به خاطر قلب خواهرم کوتاه اومدم تو دهنت نزدم.مهدیم گفت حیفه پسر خانم کوثریه واسه راضیه،من خودمو مدیون یه شهید نمیکنم.بعد ببینم تو با عموتم که همه میدونن هم طبقه ما اصلا نیست برات خواستگارای بی فرهنگی مثه خودشون میفرسته اینطوری برخورد میکنی؟گوشیو میگیری به عموتو زن عموت بد و بیراه میگی یا یاد گرفتی به پایین تر از خودت احترام بزاری؟حیف که نگران خواهرمم مثه شما بی غیرت نیستم که به وضعیت جسمی‌مادرتون هیچ اهمیتی نمیدید.

متن آهنگ نارفیق از حامد همایون
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 56
  • بازدید کننده امروز : 50
  • باردید دیروز : 40
  • بازدید کننده دیروز : 36
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 98
  • بازدید ماه : 1175
  • بازدید سال : 11444
  • بازدید کلی : 29898
  • کدهای اختصاصی